چه‌قدر تلخ بود. لحظه خداحافظي‌ات را مي‌گويم. من در خواب بودم؛ تو همان لحظه اشک از چشمانت سرازير بود. خدا مي‌داند وقتي صحنه خداحافظي مظلومانه‌ات را از شبکه خبر ديدم، چه حسي به من دست داد. داد زدم: فرهاد خداحافظي نمي‌کنه...

خودم را روي زمين پرت کردم و اشک‌هايم ريخت، اميد داشتم جام اين فصل هم با دست‌هاي تو مي‌رفت به سمت آسمان...

بازي‌هايت آن ‌قدر معرکه بود که خيلي‌ها از سر حسودي‌شان به تو تهمت زدند، دوپينگ کردي. همه اين‌ها بود ولي قرار نبود خداحافظي کني.

از لحظه‌اي که فهميدم؛ جلوي پوسترت نشستم و گريه کردم. دل همه استقلالي‌ها را بدجور باراني کردي. استقلال را يتيم کردي. دل‌مان تنگ مي‌شود براي خنده‌هايت؛ براي شادي‌هاي بعد از گل‌هايت. براي افسوس‌هايي که مي‌خوردي وقتي توپ مي‌خورد به ديرک دروازه. دلم واسه همه‌شان تنگ مي‌شود.

ديشب خيلي‌ها را خوشحال کردي با رفتنت، کساني که جشن گرفته بودند براي خداحافظي‌ات. وقتي از تيم ملي هم خداحافظي کردي خيلي‌ها شاد شدند. مثل بعضي‌ها نبودي که از تيم‌ملي کشورت خداحافظي کني؛ بعد از اين ‌که صعود کرديم به جام جهاني؛ بگويي: حاضرم به تيم ملي برگردم!

تو مثل آ‌ن‌ها نبودي و نيستي.

تو يک ستاره تمام ‌نشدني هستي و بازي‌هايت را دوست داشتم، مثل دوست داشتن تمام شدن مشق‌هاي شب دوره دبستان، پاک و صاف و کودکانه...

وقتي رفتي قطر، خيلي‌ها شايعه کردند که براي پول رفتي. همان‌هايي که ادعاي فوتبالي بودن مي‌کنند و مي‌گويند براي پول رفتي؛ لحظه‌اي به خودشان اجازه فکر کردن ندادند. همه يادمان هست که آن فصل را توفاني شروع کردي، 7 هفته اول و 7 گل شيرين.

آن‌هايي که مي‌گويند فرهاد به ‌خاطر پول رفت قطر؛ همه کارشناس‌ها معتقد بودند فرهاد در هفته‌هاي ابتدايي عالي کار کرد ولي وقتي به نيم فصل نزديک شديم بازي‌هايش افت کرد. اگر فرهاد مي‌خواست براي پول برود قطر، در هفته‌هاي پاياني بازي‌اش را آن‌قدر خوب مي‌کرد تا قيمتش را ببرد بالا.

فرهاد نمي‌توانست در 90 يا هرجاي ديگري بگويد: آقاي پرسپوليسي‌پور؛ من به‌ خاطر طلاق از زنم و کارهاي حقوقي تيام، فرزندم رفتم قطر! واقعا توقع داشتيد همه اين‌ها را براي 60 ميليون نفر بگويد؟ آخر جناب عادل، فقط ماشين بنتلي فرهاد با کلِ ثروت تو برابري مي‌کند، چرا بايد براي پول برود؟

مي‌شود مثل يک قطره اشک؛ بعضي‌ها را از چشمت بيندازي؛ ولي هيچ‌ وقت نمي‌شود جلوي اشکي را بگيري که با خداحافظي يک عزيز از چشمت جاري مي‌شود.

کاپيتان، بدرقه‌ات مي‌کنم، نه با آب، با همين اشک‌هايي که از آب زلال‌ترند.

بدجور هواي دلم را باراني کردي؛ آهاي فرهاد مجيدي...

پ.ن: بازوبند استقلال تا ابد؛ بوي فرهاد را خواهد داد، همان‌طور که خودش در زمين هميشه بوي گل مي‌داد. (جواد نکونام)



جيم - مورخ پنج‌شنبه 1392/08/16 شماره انتشار 18546
http://tnews.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86/A97C18808127.html#%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AB%D9%84-%D9%87%DB%8C%DA%86%DA%A9%D8%B3-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF2